محل تبلیغات شما

در میانه نقل این خاطره انگار از چیز دیگری یادش آمده است، می‌گوید: آقا مرتضی سال 93 گروه  و کانال تلگرامی به نام دم عش؛ دمشق» ایجاد کرده بود. این گروه 12 شهید مدافع حرم دارد که خود آقا مرتضی نهمین شهید گروه و تا این جا شهید سنجرانی آخرین شهید گروه است. چند روز قبل یکی از اعضای گروه به شوخی نوشته بود خیلی وقت است که این گروه شهید جدیدی نداده است.همسر شهید دوباره به شب وداع بر می گردد و می گوید: در میدان 10 دی و در مجموعه انصارالحسین(ع) جمعیت بسیاری آمده بود. به یاد شب هایی می افتادم که با هم به مراسم این مجموعه می رفتیم. وقتی بیرون می آمدیم می گفتم فکر می کنی زمانی بشود که بتوانیم جمعیتی به این زیادی را با خودمان به کربلا ببریم؟ و آقا مرتضی می گفت حتما می شود.او ادامه می دهد: هر وقت قرار بود به کربلا برویم از 40 روز قبل زیارت عاشورا می‌خواند و از سه روز قبل روزه می‌گرفت. هر وقت هم می خواست اربعین در کربلا باشد جوری چله بر می‌داشت که روز اربعین چهلمین روز زیارت عاشورایش باشد. نفیسه در انصارالحسین(ع) وصیت نامه پدرش را برای همه خواند. در این وصیت نامه آقا مرتضی ثواب زیارت امام حسین(ع) و دو رکعت نماز تحت قبه سیدالشهدا (ع) را به کسانی تقدیم کرده بود که در مراسم تشییع، غسل و کفن و خاک سپاری اش شرکت کنند.مراسم که تمام شد به اتفاق بچه ها و خانم صدرزاده به بهشت رضا رفتم. مرتضی و دو شهید فاطمیون دیگر داخل سردخانه بودند. با اصرار من در را باز کردند و داخل شدیم. بعد تابوت مرتضی را پایین آوردند. تابوت در بسته بود، پلاستیک روی تابوت را پاره کردم. پارچه را هم اما برای باز کردن چوب های تابوت دستم زخمی شد. یکی دو نفر از مأموران آمدند کمکم کردند و در جعبه را باز کردم. بعد هم بند کفن را تا رسیدم به پیکر آقا مرتضی و صورتش را دیدم.

کانالی که 12 شهید دارد

اسیران را شکنجه می کردند تا نشانی ابوعلی را بگیرند

دوست داشت گلویش مثل امام حسین(ع) بریده باشد

شهید ,مرتضی ,گروه ,آقا ,روز ,ع ,آقا مرتضی ,روز قبل ,هر وقت ,کردند و ,را باز

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کشــــــــــکول